اصطلاحات عکاسی به انگلیسی چی هستند؟ در این مقاله تمام اصطلاحات عکاسی به انگلیسی را جمع آوری کرده‌ایم تا شما بتوانید آن ها را پارت به پارت یاد بگیرید. اگر به عکاسی یا فیلم‌برداری علاقه‌مند هستید یا در حال یادگیری زبان انگلیسی با محوریت این حوزه‌ها هستید، آشنایی با اصطلاحات عکاسی به انگلیسی ضروری است. در این مقاله، حدود ۳۰ لغت مهم، پرکاربرد و تخصصی را همراه با توضیح فارسی و مثال انگلیسی بررسی می‌کنیم.
اصطلاحات عکاسی به انگلیسی – پارت اول
۱. Camera (دوربین)
ابزاری برای ثبت تصویر یا فیلم
🔹 I bought a new camera for my photography course.
۲. Lens (لنز)
بخش اپتیک دوربین که زاویه دید و کیفیت را تعیین می‌کند
🔹 This lens is perfect for portrait photography.
۳. Tripod (سه‌پایه)
پایه‌ای برای ثابت نگه‌داشتن دوربین
🔹 Use a tripod to avoid camera shake.
۴. Shutter Speed (سرعت شاتر)
زمان باز بودن شاتر دوربین
🔹 A slower shutter speed lets in more light.
۵. Aperture (گشادگی دیافراگم)
اندازه دهانه لنز برای ورود نور
🔹 A wide aperture gives you a blurry background.
۶. ISO (ایزو)
حساسیت حسگر دوربین به نور
🔹 Increase the ISO in low-light situations.
۷. Exposure (نوردهی)
ترکیبی از سرعت شاتر، ایزو و دیافراگم
🔹 The photo is overexposed. It’s too bright.
۸. Focus (فوکوس)
وضوح تصویر بر روی سوژه
🔹 Make sure the subject is in focus.
۹. Depth of Field (عمق میدان)
محدوده‌ای که در تصویر واضح است
🔹 A shallow depth of field is great for portraits.
۱۰. Frame (کادر)
بخشی از تصویر که سوژه در آن قرار می‌گیرد
🔹 Try to keep the subject in the center of the frame.
پارت دوم
۱۱. Composition (ترکیب‌بندی)
نحوه قرارگیری عناصر در تصویر
🔹 Good composition makes your photo more powerful.
۱۲. Rule of Thirds (قاعده‌ی یک‌سوم)
تقسیم‌بندی تصویر به ۹ بخش برای بهتر شدن ترکیب‌بندی
🔹 Place the subject on the third lines to create balance.
۱۳. White Balance (تعادل سفیدی)
تنظیم رنگ‌های سفید در تصویر
🔹 Adjust the white balance to avoid yellow tones.
۱۴. Lighting (نورپردازی)
نحوه استفاده از نور طبیعی یا مصنوعی
🔹 Lighting is key to professional photography.
۱۵. Backlight (نور پشت‌سوژه)
زمانی که منبع نور پشت سوژه است
🔹 Be careful with backlight; it can cause silhouettes.
۱۶. Silhouette (سایه‌روشن)
زمانی که سوژه تاریک و پس‌زمینه روشن است
🔹 A silhouette photo can be very dramatic.
۱۷. HDR (تصویر با دامنه داینامیک بالا)
ترکیب چند تصویر با نوردهی متفاوت
🔹 Use HDR mode to capture more details.
اصطلاحات عکاسی به انگلیسی – پارت سوم
۱۸. Editing (ادیت/ویرایش)
اصلاح و بهبود عکس یا فیلم
🔹 I spend hours editing photos in Lightroom.
۱۹. Retouching (ترمیم)
حذف نواقص چهره یا تصویر
🔹 She retouched the skin to make it look smoother.
۲۰. Cropping (برش تصویر)
حذف بخش‌هایی از تصویر برای کادربندی بهتر
🔹 Crop the photo to remove distractions.
۲۱. Filters (فیلترها)
افزودن افکت‌های نوری و رنگی
🔹 Instagram filters change the mood of the photo.
۲۲. Saturation (اشباع رنگ)
شدت رنگ‌ها در تصویر
🔹 Reduce saturation to create a vintage look.
۲۳. Contrast (کنتراست)
تفاوت میان رنگ‌های روشن و تیره
🔹 High contrast makes photos more dramatic.
۲۴. Brightness (روشنایی)
میزان روشن بودن تصویر
🔹 Increase brightness to make the image more visible.
۲۵. Sharpness (وضوح)
میزان واضح بودن لبه‌ها در تصویر
🔹 Add sharpness for a crisp look.
پارت آخر
۲۶. Bokeh (بوکه)
افکت محو شدن پس‌زمینه با نورهای دایره‌ای
🔹 This lens creates beautiful bokeh.
۲۷. Resolution (وضوح تصویر)
تعداد پیکسل‌های تصویر
🔹 Higher resolution means better image quality.
۲۸. Frame Rate (نرخ فریم در ویدیو)
تعداد فریم‌های نمایش داده‌شده در هر ثانیه
🔹 Most films are shot at 24 frames per second.
۲۹. Time-lapse (تایم‌لپس)
تکنیکی برای نمایش سریع اتفاقات طولانی
🔹 He made a time-lapse of the sunset.
۳۰. Color Grading (درجه‌بندی رنگ)
اصلاح حرفه‌ای رنگ‌ها در فیلم یا عکس
🔹 Color grading gave the video a cinematic look.
نتیجه‌گیری اصطلاحات عکاسی به انگلیسی:
همان‌طور که دیدید، تسلط بر اصطلاحات عکاسی به انگلیسی به شما کمک می‌کند تا بهتر با دنیای تصویربرداری ارتباط برقرار کنید، منابع انگلیسی را راحت‌تر بفهمید و در دوره‌های تخصصی بین‌المللی موفق‌تر باشید.
برای یادگیری بهتر این واژه‌ها پیشنهاد می‌کنم:
- هر روز ۵ لغت را در یک جمله انگلیسی استفاده کنید.
- از دیکشنری تصویری یا اپلیکیشن‌هایی مثل Quizlet استفاده کنید.
- با دیدن آموزش‌های یوتیوب، این واژه‌ها را در بافت واقعی ببینید.
