Copy of Add a title
دسته بندی:

قواعد و گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه

گرامر زبان انگلیسی
موسسه آلرنا

موسسه آلرنا

آنچه که در این مقاله میخوانید:

گرامر های زبان انگلیسی چی هستن؟ چه مواردی رو باید برای یادگیری گرامر و تقویت این مهارت از زبان انگلیسی بدانیم؟ برای دونستن تمام گرامر زبان انگلیسی با ما همراه باشین تا یک دید کلی و خوبی رو از گرامر در آموزش زبان انگلیسی به شما عزیزان ارائه بدیم.

قواعد زبان انگلیسی

زمان ها – مهمترین گرامر های زبان انگلیسی

خب اول از همه بیاین بریم سراغ زمان ها در زبان انگلیسی. این بخش از گرامر زبان انگلیسی مربوط به زمان هاست که به طور کلی 12 تا هستن. حالا این گرامر ها چه نیازی رو برطرف میکنند؟ ببینید، شما وقتی میخوای از امروزت صحبت کنی باید از یه ساختار زبان انگلیسی استفاده کنی که میتونه معنای شما رو به خوبی انتقال بده. وقتی میخوای درباره فردا صحبت کنی باید از زمان درستش استفاده کنی. وقتی میخوای بگی که مثلا تا الان خیلی کار کردی و زحمت کشیدی و موفق شدی، باید از زمان مد نظرش استفاده کنی.

همه اینارو گفتم تا بگم که چرا زمان ها مهمترین گرامر های زبان انگلیسی هستن. خب حالا بیا بریم ببینیم این دوستان عزیز رو چطوری میتونیم بسازیم و ازشون استفاده کنیم. البته قبلا یه مقاله کامل درباره همه 12 موارد زمان های انگلیسی براتون نوشتیم که توش مثال های بیشتری هم زدیم. بهتره یه سر برید اونم بخونید.

زمان حال ساده Present Simple:

خب این دوست عزیز کارش بیان روزمره هست. مثلا وقتی میخوای بگی من هر روز یه روتینی دارم، باید از این زمان استفاده کنی. فعلش سادست و ing- و ed- از این جور چیزا نداره. برای منفی کردنشم باید don’t یا doesn’t بگی. مثالاشو بریم بخونیم:

I wake up every morning at 9:30

She wakes up every morning at 9:30

I don’t wake up at 10:30

She doesn’t wake up at 10:30

زمان حال استمراری Present Continuous:

این عزیز هم برای بیان همین الان استفاده میشه. مثلا میخوای بگی الان دارم این مطلب رو میخونم باید از این زمان استفاده کنی. این دقیقا همو ing- ئه هست که همه دوسش دارن. بریم چند تا مثال بخونیم:

I am writing this article for you

She is listening to music now

You are reading this post now

زمان حال کامل Present Perfect:

این بنده خدا هم برای بیان تجربه هاست. مثلا وقتی میخوای بگی من تا الان (این تا الانه مهمه تو معناش) 10 تا فیلم دیده ام باید از این زمان استفاده کنی. توی ساختارشون Have و Has دارن که فعلشون رو P.P کنن.

نکته مهم: P.P همون قسمت سوم فعله

I have watched 10 films

She has watched 10 films

زمان حال کامل استمراری Present Perfect Continuous:

این طفلی هم حالت استمراری زمان قبلیه. یعنی چی؟ یعنی اینکه وقتی میخوای یه همچین جمله ای بگی (من از صبح دارم فیلم میبینم) باید از این زمان استفاده کنی. برای ساختنشم زیاد نمیخواد ما زحمت بکشیم. همون have و has رو که داره فقط باید بهش یه been اضافه کنیمو یه ing- چون استمراریه! مثالشو بخونیم:

I have been watching movies since morning

She has been watching movies since morning

زمان گذشته ساده Past Simple:

زمان گذشته هم که دیگه داداشیمونه. چون وقتی میخوایم مثلا بگیم ده دقیقه پیش دوستم اومد باید از این زمان استفاده کنم. برای گذشته کردنم اینو فقط بدونید که بعضی از این فعل ها با ed- گذشته میشن بعضی هام که فرمشون تغییر میکنه مثلا go میشه went.

My friend came 10 minutes ago.

She played football yesterday

You went to school last week

راستی همه افعال بی قاعده (مثل go که یهو تغییر چهره میدن رو اینجا میتونی بخونی)

زمان گذشته استمراری Past Continuous:

این عزیزم که برای بیان کاریه که تو گذشته مشغول انجامش بودی. مثلا میخوای بگی دیشب ساعت 8 داشتی کتاب میخوندی میتونی از این استفاده کنی. دوباره چون استمراریه باید ing- بزاری:

I was reading a book last night at 8

He was going to school yesterday morning

You were eating lunch when I came

زمان گذشته کامل Past Perfect:

این آقا هم برای اینه که بخوای بگی یه اتفاقی قبل یه اتفاق دیگه افتاده. چی شد؟ خب ببین مثلا میخوای بگی وقتی که رسیدی ایستگاه، قطاره رفته بود. اینجا قطار قبل از اینکه برسی رفته بوده، درسته؟ این همون ساختاره. برای ساختنشم همون had رو میاریم چون زمان کامل هست:

The train had left when I arrived at the station

My father had called me before I got home

You had met her before I did

زمان گذشته کامل استمراری Past Perfect Continuous:

گذشته کامل استمراریم که مثل همون گذشته کامله فقط با این تفاوت که کاری که داشتیم میکردیم در حال انجام بوده. مثلا میخوام بگم که قبل از اینکه دیروز بیای داشتم از صبحش فیلم میدیدم. برای ساختن این زمانم ما فقط باید had + been + ing استفاده کنیم. حالا بریم یه مثال بخونیم:

I had been watching movies before you came.

She had been working for a bank when I met her

زمان آینده ساده Future Simple:

آینده ساده هم که فکر همه مارو درگیر کرده چون برای آینده مدام داریم فکر میکنیم، مگه نه؟ خب این همون ساختاره که نیازش داریم تا بگیم مثلا من این هفته میخوام برم شیراز. برای ساختنش هم از will استفاده میکنیم به همین راحتی و خوشمزگی!

I will travel to Shiraz this weekend

You will see me in the stadium tomorrow

She will call you tonight

زمان آینده استمراری Future Continuous:

آینده استمراری هم که طفلک داره مثل سایر دوستای استمراریش میگه که یه کاری تو آینده داره انجام میشه. مثلا من میخوام بگم فردا این موقع دارم شام میخورم (چون الان ساعت 9:55 شبه که دارم اینو مینویسم) پس از will + be + ing استفاده میکنم. دوستمون ing- رو که یادته؟ همونی که همیشه استمراری بود میومد.

I will be eating dinner tomorrow at this time

She will be watching a movie when you go home

You will be playing soccer at 10 p.m. tonight.

زمان آینده کامل Future Perfect:

و اما این خوشگل پسرمون! این زمانم برای وقتیه که میخوایم بگیم مثلا تا آخر هفته یه کاری رو میکنم. یعنی آخر هفته که بشه، اون کارو کردم و تموم شده. مثلا، میخوام بگم تا سال دیگه من مهاجرت کرده ام. برای ساختنش به نظرت چجوری میتونیم بسازیمش؟ آفرین. چون کامل هست ما به have و p.p نیاز داریم. بریم که بیایم:

I will have immigrated to Canada by the next year

You will have come back from Turkey by the weekend

She will have watched the movie by the time I arrive

زمان آینده کامل استمراری Future Perfect Continuous:

این عزیز دلم که مثل همه دوستای کامل استمراریش داره جور زمان قبلیشو میکشه! یعنی چی؟ یعنی همون کاری که تو آینده کامل گفتیم رو داره به صورت در حال انجامش توصیف میکنه. مثلا، میخوام بگم من تا هفته دیگه دارم این کتابرو میخونم. اینجا از این زمان استفاده میکنم. برای ساختنش هم که به will+have+been+ing نیاز دارم:

I will have been reading this book by the next week

You will have been preparing for IELTS by the next 3 months

خب این از زمان ها. فقط چندتا نکته مهم بگمو بریم سراغ الباقی گرامر های زبان انگلیسی خودمون. اونم اینه که، بله! برخی از این زمان ها کاربردای دیگه هم دارن. من تو این مطلب، سعی کردم تا مهمترین کاربرداشون یا همون کاربرد اصلیشونو بگم. بالاخره اگر بخوام همه نکاتو یه جا خدمت گلتون ارائه کنم، یکم گیج کننده و حوصله سربر میشه! مگه نه؟

از مهمترین گرامر های زبان انگلیسی، افعال Modal:

افعال Modal چی هستن؟ چرا مهمن؟ خب این سوالا، سوالای خوبین. الان بهتون میگم. افعال Modal همون افعالین که به ما کمک میکنن تا حالت مختلفی رو بیان کنیم. مثلا بگیم که من میتونم شنا کنم، من شاید شنا کنم، من باید شنا کنم، من مجبورم شنا کنم، و من شنا میکردم اگر جات بودم!!!

دیدین؟ هر کدوم از این جمله هایی که گفتم، فعلم (شنا کردن) یه جوری شد! مثلا وقتی میگم من میتونم شنا کنم، یعنی دارم یه توانایی رو میگم! وقتی میگم من مجبورم شنا کنم، دارم یه اجبار رو میگم! وقتی میگم من شنا میکردم اگر جات بودم یعنی میخوام یه فرضی رو بگم! اینا همش کار این Modal های گوگولی مگولیه ماست بخاطر همینم جزء مهمترین گرامر های زبان انگلیسین.

حالا بریم ببینیم این Modal ها چیان!

Can / Could:

این دوتا برادر گرامی برای بیان کارای زیرن:

  1. توانایی ها: I can swim
  2. پیشنهاد ها (معمولا از could): we could go to a park today
  3. اجازه هم میتونیم باهاشون بگیریم: Could I sit here؟ (عه چرا علامت سوال میافته پشتش!)
  4. Can / Could:

Should:

این کلمه هم برای بیان نصیحت و باید های خیلی ضعیفو ریزه!

مثلا میخوام بگم تو خیلی قهوه میخوری، باید کمتر بخوری، میگم:

You drink too much coffee, you should drink less.

Must:

این کلمه هم که همیشه منو یاد ماست میندازه، برای بیان باید های اجباری و شدیده. مثلا میگم انقدر قهوه نخور بدبخت، داری میمیری، باید قهوه رو ترک کنی، میگم:

You drink way too much coffee you little piece of (حرف بد بوق سانسور), you’re dying. You must quit coffee

May / Might:

این دو برادر هم برای بیان شاید و احتمالا هستن! همچنین برای اجازه گرفتن هم استفاده میشن:

  1. برای احتمال: I may watch movie tonight –> فرقی نمیکنه اگه might بگی
  2. اجازه گرفتن: May I come in? –> معمولا با May من شنیدم اجازه میگیرن.

Will:

این دوست عزیزمون هم که معرف حضورتون هستن! همون برای آینده ازش استفاده کن و همین دیگه. چه خبرا؟

Would:

این عزیز دل هم که برای بیان فرضیات استفاده میشه. یادته اون اول داشتم میگفتم اگر جات بودم شنا میکردم؟ این همونه. خود خودشه:

I would swim if I were you

همچنین برای تعارف زدنم استفاده میشه. مثلا میخوای بگی “میخوای آب بخوری؟” از این استفاده میکنی با Like:

Would you like to drink some water?

Shall:

تو انگلیسی آمریکایی خیلی ازش استفاده نمیکنن ولی بریتانیاییا ازش هنوز برای اجازه گرفتن و گفتن یه کاری تو آینده استفاده میکنن که خیلی مودبانه و با کلاسیه:

Shall I sit here?

I shall see you tomorrow

خب اینم از Modal های گلمون. البته یادت باشه این Modal ها تو سطوح بالاتر یه چندتا کاربرد دیگه دارن. که اونم بعدا بهتون توی یه مطلب خوشگل تر میگم.

جملات شرطی Conditionals – یکی از خوبای گرامر های زبان انگلیسی:

شرطی ها هم که برای بیان شرط استفاده میشن. کلمه معروفشونم همون If خودمونه. اما این دوستان عزیز 4 مدل دارن که اینجا همرو خدمتتون عرض میکنم!

شرطی نوع صفر:

شرطی نوع صفر، یه جور شرطه که اگر باشه، نتیجش همیشه یه چیزه! یعنی چی؟ مثلا میگم اگر به آب دما بدی، آب جوش میاد. اینجا شرط من دما دادن به آبه نتیجشم اینه که جوش میاد. پس بریم ببینیم:

If you heat the water, it boils

شرطی نوع یک:

شرطی نوع یک شبیه همون شرطی قبل هستش. با این تفاوت که شرطش برای الانه و نتیجشم برای الان ممکنه. مثلا فرض کن ما میخوایم بریم پیکنیک. هوا هم که ابریه لامصب. پس اگر الان بارون بزنه، پیکنیک نخواهیم رفت!

If it rains now, we will not go on our picnic.

شرطی نوع دو:

این شرطی هم که خوراکه ما ایرانیاست. مثلا میخوام بگم اگر جات بودم بیشتر پول پس انداز میکردم. میگم:

If I were you, I would save more money!

راستی از Modal ها باید این مثالو بلد میبودی! بزار یه مثال دیگه هم بگه دلم نمیاد از این دست بردارم. میخوام بگم اگر یه میلیون دلار پول داشتم دیگه بهت زنگ نمیزدم میگم:

If I had one million dollars, I would not call you then!

شرطی نوع سه:

آه از گذشته ای که همیشه اما و اگر برای ما میزاره. تو سه تا شرطی بالا تا الان داشتیم برای حالت های حال حرف میزدیم. ولی این شرطی دیگه از اون شرطیا نیست! این شرطی برای بیان کاریه که تو گذشته اگه انجام میدادیم، یه اتفاقی همون موقع میافتاد. مثلا اگر من بیشتر درس میخوندم، دانشگاه هاروارد قبول میشدم! پس میگم:

If I had studied harder, I would have studied at Harvard.

خب اینم از شرطیا! بریم سراغ مجهولاتمون که جز مهمترین گرامر های زبان انگلیسی هستن.

مجهولات Passive Voice:

مجهولات اسمشون گندست ولی باطنشون آسونه. اگر شما برادر و خواهر گرامی زمان های انگلیسی رو خوب یاد گرفته باشی، میتونی این گرامر رو خیلی خوب یاد بگیری. بریم ببینیم چی حالا این خوشگلا.

خب، اول از همه مجهولا بیشتر توی زمان های ما خلاصه میشن. مثلا من میخوام بگم این لپتاپ در آمریکا درست میشه! خب به همین جملم نگاه کن! دارم میگم درست میشه! نمیدونم کی دقیقا درستش میکنه. پس من چون نمیدونم کی درستش میکنه مجبورم از مجهول استفاده کنم.

یه مثال دیگه هم بزنم. مثلا میگم ایمیلامون ارسال شدن. کی ارسال کرد؟ مهم نیست. مهم نیته که کار منو انجام داده. حالا کی دیگه مهم نیست.

پس فهمیدیم که مجهولات در واقع دارن درباره یه کاری صحبت میکنن که توسط یه نفر که ما نمیشناسیم انجام شده! بزار یه مثال دیگه هم بزنم. مثلا میگم دیشب ماشینمو دزدیدن! کی دزدیده؟ خب طبیعتا آقا دزده. ولی مهم کاره که انجام شده. خب بریم مجهولاتو بسازیم. برای ساخت مجهولات ما یه to be میخوایم و فعل اصلیمون هم p.p میشه:

ساختن مجهولات در گرامر های زبان انگلیسی:

  1. مجهول حال ساده: This laptop is made in the U.S
  2. مجهول حال استمراری: Emails are being sent
  3. مجهول حال کامل: Emails have been sent
  4. مجهول گذشته ساده: Emails were sent
  5. مجهول گذشته استمراری: Emails were being sent
  6. مجهول گذشته کامل: Emails had been sent
  7. مجهول آینده ساده: Emails will be sent
  8. مجهول آینده استمراری: Emails will be being sent
  9. مجهول آینده کامل: Emails will have been sent

اینم از مجهولات. حالا بریم سراغ صفت های خودمون:

صفت ها Adjectives در گرامر های زبان انگلیسی:

صفت ها هم که خیلی خوبن! به ما کمک میکنن تا یه اسمو توصیف کنیم، مقایسش کنیم و بگیم کی از همه بهتره!

صفت ها به طور کلی به 3 نوع تقسیم میشن:

  1. صفت های معمولی: که فقط اسمو توصیف میکنن مثلا یه ماشین خوشگل: A beautiful car
  2. صفت های مقایسه ای: که دو تا چیزو مقایسه میکنن مثلا این ماشین ارزونتره: This car is cheaper
  3. صفت های برترین: که میگن یه چیزی از همه بهتره. مثلا قد بلند ترین آدم کلا علی هست: Ali is the tallest guy

بریم ببینیم موارد 2 و 3 چطورین. مورد اول که خیلی سادست:

صفت های مقایسه ای در گرامر های زبان انگلیسی:

این صفت ها دو چیزو مقایسه میکنن که به سه دسته تقسیم میشن:

دسته اول میگه آقا دو تا چیز مثل همن. مثلا علی هم قد حسینه پس میشه: Ali is as tall as Hossein

دیدی؟ برای این مورد شما صفت رو درسته میزاری وسط as—-as

دسته دوم میگه علی از حسین چاق تره. چاق میشه fat که یک بخشه. برای صفت هایی که یه بخشن ما er استفاده میکنیم آخرش:

Ali is fatter than Hossein.

دسته سوم میگه علی حرفه ای تر از حسینه. حرفه ای میشه Professional که از دو بخش بیشتره. برای این صفت ها که از دو بخش بیشتره ما از more بعلاوه صفت بدون تغییر دادنش استفاده میکنیم. پس:

Ali is more professional than Hossein.

صفت های برترین در گرامر های زبان انگلیسی:

این صفت ها هم به دو دسته تقسیم میشن. صفت هایی که یک بخشین و صفت هایی که از دو بخش و بیشتر تشکیل شدن. اینا این شکلی ساخته میشن:

صفت هایی که یک بخشن مثل همون Tall که بهشون est اضافه میکنیم و میگیم:

John is the tallest person in our group.

صفت هایی هم که از دوبخش و یا بیشتر تشکیل میشن the most میگیرن. مثلا:

Ali is the most professional person.

خب اینم از صفتا. من برم ببینم دیگه چی مونده. آهان قید ها هم موندن. بریم ببینیم قید ها چین!

قیده ها Adverbs در گرامر های زبان انگلیسی:

خب قید ها خیلی بچه های خوبین. چون جملات ما رو خیلی شیک میکنن و مفهوم های مختلفی رو انتقال میدن. چند دسته قید داریم؟ این تعداد:

  1. قید های حالت Adverbs of manner: این عزیزان حالت انجام یه فعلو میگن. مثلا علی خیلی سریع غذا میخوره. اکثر اوقات به این قید ها ما Ly اضافه میکنیم و میسازیمشون. اما بعضی از قید ها مثل fast یعنی سریع و hard یعنی سخت، ما Ly رو اضافه نمیکینم. مثال: I read a book quietly – به این قید ly اضافه کردیم و شد من به آرامی میخوانم. ولی به این قید نگاه کن: I tried hard to succeed من یه سختی تلاش کردم تا موفق بشم.
  2. قید های درجه Adverbs of degree: این قید ها هم درجه ای رو به صفتمون میدن. مثلا یه ماشین خیلی خوشگل. اینجا خیلی قید ماست پس: a very beautiful car
  3. قید های مکان Adverbs of place: این قیده ها هم مکان جمله ما رو مشخص میکنن: You can find a cafe everywhere – اینجا everywhere قید مکان ماست به معنی همه جا
  4. قید زمان Adverbs of time: این قید ها زمان جمله ما رو مشخص میکنن: I will see you tomorrow – اینجا tomorrow قید ماست
  5. قید های تکرار کار Adverbs of frequency: مثلا وقتی میخوای از قید هایی مثل همیشه، بعضی وقتا، گایه اوقات، به ندرت استفاده کنی از این قید ها میتونی بیاری: I always watch an episode of my favorite series. – اینجا always داره میگه همیشه اینکارو میکنم.

سخن آخر:

خب عزیزان دلم، مرسی که این مطلب رو خوندیدو تمومش کردید. درود بر شما که انقدر پیگیرید. امیدوارم تونسته باشم یه دید کلی از گرامر های مهم رو بهتون بدم. به زودی تو همین وبسایت، تک تک اینارو با همه نکاتشون در قالب یه دوره رایگان بهتون ارائه میدیم که لذتشو ببرید. پس تا اون موقع بدرود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *