کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه

کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه را برای شما جمع آوری کردیم. با دانستن این 48 آیتم گرامری، شما میتوانید تسلط خوبی روی گرامر را بدست بیاورید. پس بیاین تا باهم شروع کنیم و این دوستان عزیز رو یاد بگیریم. 🙂
کل گرامر زبان انگلیسی چندتان؟
همونطور که ابتدای مقاله خدمتتون عرض کردم، 48 آیتم گرامری در حقیقت تعدادی هست که ما تو این مقاله کار میکنیم. این 48 تا به طور خلاصه ایناست که پایین براتون فهرست کردم:
- زمان ها
- افعال Modal
- شرطی ها
- مجهولات
- انواع جمله
- صفت ها
- قید ها
- نقل قول ها
بریم ببینیم حالا اینا چین. آمادهاین؟
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه – زمان های انگیلسی: از ابتدا تا انتها
این دوستان خوشگل ما همونایی هستن که همیشه ما باهاشون سر و کار داریم. سر همین تو مقاله کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه، ما این عزیزان رو اول از همه قرار دادیم تا به خوبی با اونها آشنا شیم.
زمان حال ساده:
این عزیز دل، زمانی هست که ما برای بیان کار های روتینی که انجام میدیم استفاده میکنیم. روتین یعنی چی؟ یعنی مثال های زیر:
من هر روز ساعت 7 صبح از خواب پا میشم.
آخر هفته ها با دوستام میرم بیرون.
من ساعت 10 صبح کارمو شروع میکنم.
حالا تو انگلیسی چجوری این زمان ساخته میشه؟
برای ساختن این زمان، فقط کافیه که از فعل سادش استفاده کنی. همین به همین راحتی! مثال:
I wake up at 7 in the morning every day.
I hang out with my friends every weekend
I start work at 10 in the morning.1
آمادهای بریم یه ذره عمیق تر بشیم؟ بزن بریم
قواعد و نکات زمان حال ساده (Present Simple) در انگلیسی
1. کاربردهای اصلی Present Simple
جملات مثبت:
✅ فاعل + فعل ساده (برای سوم شخص مفرد: فعل + s/es)
2. ساختار جمله در Present Simple
- I eat breakfast at 7. (من ساعت ۷ صبحانه میخورم.)
- He eats breakfast at 7. (او ساعت ۷ صبحانه میخورد.)
نکته: برای سوم شخص مفرد (he, she, it):
- اگر فعل به o, s, x, z, sh, ch ختم شود، es- اضافه میشود.
- go → goes / watch → watches / wash → washes
- اگر فعل به y ختم شود و قبل از آن حرف بیصدا باشد، y به ies- تبدیل میشود.
- study → studies / try → tries
جملات منفی:
❌ فاعل + do/does + not + فعل ساده
- I do not (don’t) like spinach. (من اسفناج دوست ندارم.)
- She does not (doesn’t) play tennis. (او تنیس بازی نمیکند.)
سوالی:
❓ Do/Does + فاعل + فعل ساده؟
- Do you speak English? (آیا شما انگلیسی صحبت میکنید؟)
- Does he live in Paris? (آیا او در پاریس زندگی میکند؟)
سوالات Wh:
- Where do you work? (کجا کار میکنی؟)
- What time does the movie start? (فیلم چه ساعتی شروع میشود؟)
3. نکات مهم
🔹 قیدهای زمان رایج در Present Simple:
- always, usually, often, sometimes, rarely, never, every day/week/month
- She always wakes up early. (او همیشه زود بیدار میشود.)
🔹 برای تاکید بر واقعیتها یا عادات:
- Cats hate water. (گربهها از آب متنفرند.)
🔹 در داستانها یا روایتهای ورزشی (حال ساده روایی):
- Messi passes the ball, shoots, and scores! (مسی توپ را پاس میدهد، شوت میکند و گل میشود!)
🔹 در جملات شرطی نوع اول (If + Present Simple):
- If it rains, we will stay home. (اگر باران ببارد، در خانه میمانیم.)
4. اشتباهات رایج
❌ افزودن s به فعل برای فاعلهای جمع:
- ✖ She likes music. (صحیح) / ✖ They likes music. (غلط)
❌ استفاده از do/does در جملات مثبت:
- ✖ He does goes to school. (غلط) / ✔ He goes to school. (صحیح)
❌ فراموش کردن es- برای سوم شخص مفرد:
- ✖ She watch TV. (غلط) / ✔ She watches TV. (صحیح)
خب حالا که اینارو فهمیدیم بریم سراغ زمان بعدی.
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: زمان حال استمراری:
این آقا هم یک زمانی هست که برای بیان همین الان و اتفاقاتی که این روز ها میافته برامون ازش استفاده میکنیم. حالا اینا یعنی چی؟ مثالا رو ببین:
من دارم این مقالرو مینویسم. (همین الان)
من این روزا دارم یه کتاب باحال میخونم. (این روز ها)
دیدی؟ به همین قشنگی. حالا چجوری این جملات رو میسازیم؟ هیچی فقط یه to be اضافه میکنیم، فعل اصلیمونم ing دارش میکنیم. یعنی اینجوری:
I am writing this article now
I am reading an interesting book these days
حالا آماده ای یکم جدی ترش کنیم؟ وایستا من آماده نیستم.
هنوز نیستم
خب آمادم بریم 🙂
قواعد و نکات زمان حال استمراری (Present Continuous) در انگلیسی
ساختار جمله در Present Continuous
جملات مثبت:
✅ فاعل + am/is/are + فعل + ing
فاعل | فعل to be | مثال |
---|---|---|
I | am | I am eating lunch. (دارم ناهار میخورم.) |
He/She/It | is | She is watching TV. (او دارد تلویزیون نگاه میکند.) |
You/We/They | are | They are playing football. (آنها فوتبال بازی میکنند.) |
نکته: برای افزودن -ing به فعل:
- اکثر افعال: فعل + ing (play → playing)
- افعالی که به e ختم میشوند: e حذف میشود (write → writing)
- افعال تکسیلابی با ساختار حرف صدادار + حرف بیصدا: آخرین حرف تکرار میشود (run → running, swim → swimming)
جملات منفی:
❌ فاعل + am/is/are + not + فعل + ing
سوالی:
❓ Am/Is/Are + فاعل + فعل + ing؟
- Are you listening to me? (داری به من گوش میدهی؟)
- Is it raining outside? (بیرون باران میبارد؟)
سوالات Wh:
- What are you doing? (داری چه کار میکنی؟)
- Why is she crying? (چرا او گریه میکند؟)
3. نکات مهم
🔹 قیدهای زمان رایج در Present Continuous:
- now, right now, at the moment, currently, these days
- He is studying for the exam these days. (او این روزها برای امتحان درس میخواند.)
🔹 افعالی که معمولاً در این زمان استفاده نمیشوند (افعال حالت):
- like, love, hate, want, need, know, understand, remember, belong
- ✖ I am wanting coffee. (غلط) → ✔ I want coffee. (صحیح)
🔹 برای تأکید بر تغییر یا پیشرفت:
- Your English is improving! (انگلیسی تو در حال پیشرفت است!)
4. مشکلات رایج
❌ استفاده نادرست از افعال حالت در Present Continuous:
- ✖ She is knowing the answer. (غلط) → ✔ She knows the answer. (صحیح)
❌ فراموش کردن to be قبل از فعل:
- ✖ They playing football. (غلط) → ✔ They are playing football. (صحیح)
❌ اشتباه در افزودن -ing:
- ✖ He is runing. (غلط) → ✔ He is running. (صحیح)
❌ استفاده برای عادات همیشگی (به جای Present Simple):
- ✖ I am drinking coffee every morning. (غلط) → ✔ I drink coffee every morning. (صحیح)
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: زمان حال کامل:
اوه! اومدیم سر اون زمانه که خیلی مارو اذیت میکنه! قبول داری؟ این همون زمانست که همیشه ما با گذشته ساده اشتباه میگیریمش، بعد چون گذشته ساده راحت تره، اونو استفاده میکنیم. خب حالا این عزیز دوست داشتنی ما چی هست؟
حال کامل در حقیقت برای بیان کاری استفاده میشه که از گذشته تا الان انجام دادیم. میدونی نکتش چیه؟ همین کلمه تا الان! هرکاری تا الن انجام دادیو میتونی با این زمان بیان کنی. مثلا چجوری؟
من تا حالا سوشی نخوردم
من تا حالا گیم آو ترونز رو ندیدم
من تا حالا 100 تا کتاب خوندم
میبینی؟ همه این کارارو ما تا حالا کردیم. همشون تو گذشته انجام شدنا، ولی برای بیان اینکه این تجربه هارو بیان کنیم، از این زمان استفاده میکینم.
حالا چجوری بسازیم؟ نمیدونم! نه شوخی کردم، بریم بسازیمش
برای ساختن این زمان شما نیاز به have یا has داری، با قسمت سوم فعل که همون p.p بی تربیته! پس:
I haven’t eaten sushi
I haven’t watched Game of Thrones
I have read 100 books
خب بریم جدی ترش کنیم. آماده ای؟
زمان حال کامل ساده (Present Perfect Simple) در انگلیسی
ساختار جمله در Present Perfect Simple
جملات مثبت:
✅ فاعل + have/has + فعل گذشتهی سوم (V3)
فاعل | فعل کمکی | مثال |
---|---|---|
I/You/We/They | have | I have seen that movie. (آن فیلم را دیدهام.) |
He/She/It | has | She has eaten lunch. (او ناهار خورده است.) |
نکته:
- افعال باقاعده → فعل + ed (work → worked)
- افعال بیقاعده → باید شکل سوم آنها را حفظ کرد (go → gone, see → seen)
جملات منفی:
❌ فاعل + have/has + not + V3
- I have not (haven’t) finished my project yet. (هنوز پروژهام را تمام نکردهام.)
- He has not (hasn’t) called me. (او به من زنگ نزده است.)
سوالی:
❓ Have/Has + فاعل + V3؟
- Have you ever been to Italy? (آیا تا به حال به ایتالیا رفتهای؟)
- Has she done her homework? (آیا او تکالیفش را انجام داده است؟)
سوالات Wh:
- Why have they left so early? (چرا آنها اینقدر زود رفتند؟)
- How long have you known him? (چقدر است که او را میشناسی؟)
3. نکات مهم
🔹 قیدهای زمان رایج در Present Perfect:
- ever, never, just, already, yet, since, for, recently, so far
- I have never tried sushi. (هرگز سوشی نخوردهام.)
- They have already left. (آنها قبلاً رفتهاند.)
🔹 **تفاوت since و for:
- Since + نقطهی زمانی مشخص (since 2020, since Monday)
- For + مدت زمان (for 3 years, for a long time)
🔹 تفاوت با گذشته ساده (Past Simple):
- گذشته ساده برای کارهای تمامشده در زمان مشخص به کار میرود:
- I visited London last year. (سال گذشته به لندن رفتم.)
- حال کامل برای کارهایی که به حال مرتبط هستند:
- I have visited London. (تا به حال به لندن رفتهام.)
4. مشکلات رایج
❌ استفاده نادرست از زمان گذشته به جای حال کامل:
- ✖ I saw that movie last week. (گذشته ساده) → ✔ I have seen that movie. (حال کامل)
❌ فراموش کردن has برای سوم شخص مفرد:
- ✖ She have gone to school. (غلط) → ✔ She has gone to school. (صحیح)
❌ استفاده از زمانهای مشخص گذشته با حال کامل:
- ✖ I have finished my work yesterday. (غلط) → ✔ I finished my work yesterday. (صحیح)
❌ اشتباه در شکل سوم فعل:
- ✖ I have ate breakfast. (غلط) → ✔ I have eaten breakfast. (صحیح)
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: زمان حال کامل استمراری
خب این داداشمونم که کارش مثل همون قبلیست. تنها تفاوتش با قبلی اینه که ما با زمان حال کامل استمراری داریم روی ادامه دار بودن اون کار از گذشته تا حالا تاکید میکنیم. همین! راحت بود نه؟
خب حالا یعنی چی؟
این یعنی ما میتونیم جملات رو اینجوری بگیم:
من از تابستون تا حالا دارم روی این پروژه کار میکنم. (هنوز تموم نشده)
من الان یه هفتست دارم روی این مقاله کار میکنم (و هنوزم تموم نشده)
انگلیسیشو چجوری بسازیم؟
خیلی راحت. اینجوری میسازیش که همون داداشامون have و has رو داریم، یه been اضافه میکنیم و فعلمون رو هم ing دارش میکنیم. به همین زیبایی! پس:
I have been working on this project since summer
I have been writing this article for 1 week
خب بریم جدی ترش کنیم؟ بریم یا نه؟ خب باشه بریم
زمان حال کامل استمراری (Present Perfect Continuous) در انگلیسی
2. ساختار جمله در Present Perfect Continuous
✅ جملات مثبت:
فاعل + have/has + been + فعل + ing
فاعل | ساختار | مثال |
I/You/We/They | have been + V-ing | They have been working since morning. |
He/She/It | has been + V-ing | She has been sleeping for hours. |
📌 مثالها:
- I have been learning English for 2 years. (2 سال است که انگلیسی یاد میگیرم.)
- It has been raining all day. (تمام روز باران میبارد.)
❌ جملات منفی:
فاعل + have/has + not + been + V-ing
- I have not (haven’t) been feeling well. (حالم خوب نبوده است.)
- She has not (hasn’t) been answering my calls. (به تماسهایم جواب نمیدهد.)
سوالی:
Have/Has + فاعل + been + V-ing?
- Have you been exercising lately? (آیا اخیراً ورزش میکنی؟)
- Has he been working hard? (آیا او سخت کار کرده است؟)
سوالات Wh:
- How long have you been waiting? (چقدر است که منتظر هستید؟)
- Why has she been avoiding me? (چرا از من دوری میکند؟)
3. تفاوت Present Perfect Simple و Continuous
حال کامل ساده | حال کامل استمراری |
تأکید بر نتیجه کار | تأکید بر مدت زمان و استمرار |
I have read this book. (کتاب را خواندهام.) | I have been reading this book for a week. (یک هفته است که دارم این کتاب را میخوانم.) |
She has cooked dinner. (شام را پخته است.) | She has been cooking all evening. (تمام عصر مشغول پختن بوده است.) |
📌 نکته: برخی افعال (مانند know, like, believe) معمولاً در حالت استمراری استفاده نمیشوند.
✖ I have been knowing him for years. (غلط) → ✔ I have known him for years. (صحیح)
4. مشکلات رایج در استفاده از Present Perfect Continuous
❌ استفاده نادرست از افعال غیرقابل استمرار:
- ✖ She has been loving chocolate since childhood. (غلط) → ✔ She has loved chocolate since childhood. (صحیح)
❌ فراموش کردن been بعد از have/has:
- ✖ I have working here for 5 years. (غلط) → ✔ I have been working here for 5 years. (صحیح)
❌ استفاده از زمانهای گذشته با این ساختار:
- ✖ He has been finishing his project yesterday. (غلط) → ✔ He finished his project yesterday. (صحیح)
❌ حذف ing از فعل اصلی:
- ✖ They have been study all night. (غلط) → ✔ They have been studying all night. (صحیح)
5. جمعبندی و مثالهای کاربردی
🔹 برای فعالیتهای طولانی و ادامهدار:
- We have been traveling around Asia for months. (ماههاست که در آسیا سفر میکنیم.)
🔹 برای شکایت یا نارضایتی:
- The kids have been making too much noise! (بچهها خیلی سروصدا میکنند!)
🔹 برای پرسیدن مدت زمان انجام کار:
- How long have you been learning English? (چقدر است که انگلیسی یاد میگیری؟)
✅ این زمان را با افعال استمراری (مانند work, study, wait) و قیدهای زمانی (for, since, all day) استفاده کنید.
❌ از آن برای افعال غیراستمراری (مانند know, want, believe) استفاده نکنید.
🎯 مثال نهایی:
- She has been painting the wall since morning, and now she’s tired.
(از صبح مشغول نقاشی دیوار بوده و حالا خسته است.)
این زمان برای بیان کارهای مداوم و تأثیرشان بر زمان حال بسیار کاربردی است!
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: زمان گذشته ساده
خب حالا برسیم سر وقت گذشته. همه ما از گذشته هامون خاطرات داریم مگه نه؟ تو انگلیسی بخوایم گذشته رو بگیم خیلی راحت میتونیم از این زمان استفاده کنیم. به همین قشنگی. وایستا؟ کجاش قشنگه واقعا؟
خب برای بیان گذشته ما کلا نیاز داریم که فعل خوشگلمونو گذشته کنیم. اما افعال تو انگلیسی یکم ناز دارن. مثلا بعضیاشون میگن فقط به من ed اضافه کن، نوکرتم هستم برات گذشته میشم. بعضیاشونم میگن نه کی گفته من ed میخوام؟ منو کلا تغییر بده یا اصلا نمیخوام تغییر کنم.
خب یعنی چی؟ یعنی اینجوری:
Play à Played
Watch à watched
این افعال داداشیامونن که خیلی خاکی با گرفتن ed گذشته شدن. ولی افعال مثل زیریا اینجوری نیستن:
Take à took (مرتیکه نازنازی)
Give à Gave
Write à Wrote
Set à set
Read à read
دیدی؟ چقدر یه فعل میتونه خود خواه باشه آخه!
جملات خبری:
ساختن جمله خبری خیلی راحته. اصلا دیگه نیاز نداری فکر کنی فاعلت چیه. فاعل هرچی باشه، فعلت گذشته میشه:
I / you / we / they / he / she / it played soccer last night
پس فرقی نداره فاعلت چیه.. فعلت مرامی گذشته میشه
جملات منفی:
توی جمله منفی هم بازم فاعل مهم نیست. شما یه didn’t اضافه کنی خودش مرام معرفتی گذشته میشه. البته یادت باشه فعلت بر میگرده به حالت اولش. یعنی
I played football à I didn’t play football
دیدی؟ فعل played وقتی didn’t رو دید، کرک و پرش ریخت و برگشت به حالت اولش یعنی شد play
سوالی:
سوالی هم بازم از did استفاده میکنیم و میزاریمش اول جمله. یعنی:
I played football à Did I play football?
دوباره played کرک و پرش ریخت. متوجهش شدی؟
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: گذشته استمراری
این زمانم که خوراکه کارآگاهاست
با لحن شرلوک هولمز بخونید جمله پایینو:
دیشب وقتی صدای شلیک اومد داشتی چیکار میکردی خانم جکسون؟
به نظرت کدوم قسمت جمله بالا گذشته استمراریه؟
احزنت! همون “داشتی چیکار میکردی؟”
این قسمت باید گذشته استمراری بشه. میبینی؟ یعنی تو گذشته در حال انجام یه کاری توی یک لحظه بودی (لحظهی وقتی صدای شلیک اومد)
پس جمله بالارو میتونیم همزمان که من دارم توت فرنگی میخورم بنویسیم:
What were you doing when you heard the gunshot?
قسمت what WERE YOU DOING همون گذشته استمراری، داداشمونه.
پس برای ساختش چیکار کنیم؟
هیچی، was یا were رو با ing میاری
جمله مثبت:
I / he / she / it WAS reading a book
He was reading a book
It was playing with the ball
I was taking a shower
You / they / we WERE reading a book
They were reading a book
You were playing football
We were talking about you
جمله منفی:
جمله منفی هم که به was و were باید not اضافه کنی پس میشه:
I wasn’t reading a book
You weren’t talking about me
سوالی:
برای سوال کردنم اگه گفتی چیکار میکنیم؟ آفرین. نه واقعا باریکلا. راضیم ازت
باید was و were رو بیاریم اول جملمون
Were you reading a book?
Was he driving fast?
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: گذشته کامل
گذشته کامل هم که دوست عزیزمونه. احترام خاصی بهش قائلم چون کسی زیاد جدیش نمیگیره طفلکمو
گذشته کامل برای بیان گذشته تو گذشتست. وایستا! چی شد؟ خب بریم با یه مثال جالب خفنناک جاش بندازیم:
خب من هفته پیش میخواستم برم به شهر زیبای تبریز. قطارم ساعت 10 ایستگاه رو ترک کرد و من بدبدخت ساعت 10:30 رسیدم چون ترافیک بود!
حالا بگو ببینم، کدوم اتفاق قبل تر از اون یکی افتاد؟
آفرینننننن
قطار ساعت 10 رفت (این قبل تر اتفاق افتاد)
پس من بخوام اینو بگم اینجوریش میکنم:
وقتی رسیدم، قطار رفته بود
تو انگلیسی میشه:
When I got there, the train HAD GONE
حالا به من بگو که چجوری میسازیمش؟
آفرین! Had داریم با p,p (همون فعل بی تربیتمون)
جمله مثبت:
برای جمله مثبت که اینجوری میسازیمش:
I / you / we / they / he / she / it + Had + P.P
I had gone when you arrived
She had been there
They had been happy before their father died
سوالی:
این سری خواستم متفاوت باشم. اول سوالیو بگم بعد منفیو! ها ها ها (با نمک)
برای سوالی کجا میزاریم این had خوشگلمونو؟
باریکلا به تو صد آفرین به من
Had رو میزاریم اول جمله که بچه خوبی بشه:
Had you been there?
Had they been happy?
Had I come earlier?
منفی:
بگم منفیو؟ خیلی راحته آخه. به had ما یه not اضافه میکنیم:
I had not been there à I hadn’t been there
She hadn’t spoken to her
خب اینم از این زمان کوچولوی بازیگوشمون
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: گذشته کامل استمراری
اینم همونه دیگه! همون قبلیست. فقط کار این یکی طولانی تر شده. همین
مثلا میگم:
تا وقتی بیای من داشتم ظرفارو میشستم (انقدر که من مرد خوبیم)
پس میگم:
I had been washing the dishes before you came.
خب دیگه خودتون ساختارشو در بیارید. من حال ندارم
چی؟
خودم بگم؟
باوشه
جمله مثبت
خب برای جمله خبری شما باید had بیاری، با been و فعل Ing دار.
I / you / we / they / he / she / it HAD BEEN DOING the job
I had been reading a book
She had been sleeping
They had been painting the room
منفی:
به نظرت چیکارش میکنیم؟ آره دیگههههه همون
به had یه not اضافه میکنیم.
I hadn’t been working
She hadn’t been watching the movie
و الی ماشالله
سوالی:
اگه گفتی؟
احسنت بر تو و تمام کاربران عزیز وبسایت آلرنا
اون had رو میزاریم اول:
Had she been watching the movie?
خب من برم چایی بخورم. فعلا
آینده با will و be going to
آینده هم که مشخصه دیگه. آینده ساده هم میشه همون کاری که میخوای در آینده نزدیک یا دور انجام بدی. فقط یه نکته داره. فرق بین will و be going to
به نظرت کدوم جمله رو با will بگیم؟ کدومو با be going to ؟
- من هفته بعدی یه سر برم شیراز
- من قصد دارم هفته بعد یه سر برم شیراز
خداوکیلی تا فرقشو خودت نگی نمیگم.
نمیگم آقا
نمیگم خواهر
بگم؟
ای بابا. باشه
آره ما اولیو به will میگیم، دومیو با be going to
پس فرقشون رسما چی شد؟
ببین will برای تصمیمی هست که برای آینده در همین لحظه میگیری. مثلا الان به ذهنم رسید امشب برم یه آبگوشت لاتی بزنم پس میگم:
I will get a Latti Abgoosht tonight (ha ha ha)
ولی برای جمعه هفته بعد قصد دارم با دوستم سعید برم بیرون پس میگم:
I am going to hang out with Saeed
جمله مثبت:
با هردو دوست عزیزمون فعل سادست. ساده ساده.
I / you / we /they / he / she / it WILL eat out tonight
She will come with me
You will call me
They will do it
با be going to هم که بر اساس فعال be ما تغییر میکنه
I AM GOING TO EAT OUT tonight
He / she / it IS GOING TO EAT OUT tonight
You / we / they ARE GOING TO EAT OUT tonightI
I am going to call you tonight
She is going to watch a movie
They are going to see me tonight
منفی
به will یه not اضافه میکنیم. به be هم برای be going to بازم یه not اضافه میکنیم:
I will not (won’t) study today
I am not going to study
She isn’t going to study
They aren’t going to study
سوالی:
برای سوالی کردنم که will میاد اول جمله، اون یکی دوستمونم be میاد اول جمله:
Will you come tomorrow?
Are you going to come tomorrow?
آینده استمراری
بلههه آینده استمراری هم با will be ing ساخته میشه. به همین قشنگی
جمله زیر رو ببین:
من فردا این موقع دارم فیلم نگاه میکنم.
میبینی، یه لحظه در آینده رو میتوین با این زمان بگی:
پس :
I will be watching a movie tomorrow this time
جمله مثبت:
جمله مثبت رو با will به همراه be و فعل ing میاریم:
I will be going to work tomorrow at 9 a.m.
راستی فاغل هم هیچ فرقی نمیکنه چی باشه
جمله منفی:
همون will not رو با be و ing میاریم:
I won’t be going to work at 8 a.m.
جمله سوالی:
سوالی رو هم که will رو خیلی ریلکس میاریم اول جمله:
Will you be reading a book this evening?
من برم یه هایپ بزنم بیام
آینده کامل
چی، مگه آینده کاملم داریم؟
پ ن پ
به جمله زیر نگاه کن تا معناشو اول بفهمی:
من تا هفته بعد این مقاله رو تموم میکنم.
خب سوالای زیر رو جواب بده:
وقتی هفته بعد برسه، این مقاله تموم شده یا نه؟
آفرین. یجوری پیشبینی داریم میکنیم که هفته بعد همین لحظه، این مقاله تموم شده.
پس چحوری بگیمش؟
اینجوری میگمش:
I will have finished this article by next week
تمام شد و رفت
جمله مثبت:
دیگه زیاده گویی نمیکنم چون فکر خودتون فهمیدین:
Will + have + p.p
مثال:
I will have watched 3 movies by next week
She will have immigrated to Canada by next year
They will have left here by the time I get there
جمله منفی:
آره آره. همون will منفی میشه. راست میگی.
I will not (won’t have) finished the job by tomorrow
She won’t have arrived by two days later
سوالی:
خب باشه چرا داد میزنی! اره دیگه همون will رو میاریم اول جمله!
Will you have finished this project by next week?
آینده کامل استمراری
بلههه اینم همون قبلیست فقط داره به طول مدت زمانش تاکید بیشتری میکنه.
همین
مثل جمله پایین:
من تا هفته بعدی دارم روی این پروژه کار میکنم
یعنی تا هفته بعدی این کار ادامه داره.
چجوری میسازیمش؟
اینجوری:
خبری:
شما باید will بیاری با have و been و یک فعل ing دار:
I will have been working on this project by next week
منفی:
آره دیگه. همون will رو منفی میکنیم:
I won’t have been working on this project
سوالی:
باریکلا به کاربرای عزیز آلرنا که انقدر باهوشن. دقیقا will رو میاریم اول جمله
Will you have been working on the project by next week?
خب. اینم از بخش اول کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه ما! مرحله بعدی میریم سراغ افعال Modal
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: افعال Modal در زبان انگلیسی
افعال Modal زبان انگلیسی – سادهتر از چیزی که فکر میکنی!
خب بریم سراغ یه سری رفیق ناب و کار درست توی زبان انگلیسی که بهشون میگیم افعال مدال (Modal Verbs). این بچهها همیشه میان کنار فعل اصلی، یه کمکی میکنن که جملهمون معنی دقیقتری بده. مثلاً بگیم قراره کاری رو انجام بدیم، شاید بتونیم انجامش بدیم، یا اجازهش رو داشته باشیم و از این جور چیزا.
چرا باید Modal ها رو یاد بگیریم؟
چون بدون اینا جملههات یه چیزی کم دارن. انگار که داری بگی «من رفت»! خب معلومه که یه جای کار میلنگه 😅
با اینا میتونی جملههات رو حرفهایتر، مودبتر یا دقیقتر کنی.
معرفی اعضای تیم Modal
اینا اصلیترین بچههای گروه Modal هستن:
- can / could
- may / might
- will / would
- shall / should
- must
- و چند تا دیگه که جلوتر یه نگاهی بهشون میندازیم.
1. Can / Could – توانایی یا اجازه
Can یعنی “میتونم” یا “اجازه دارم”.
Could هم همونه، ولی یه ذره مودبتر یا گذشتهش محسوب میشه.
مثال:
- I can swim. → من میتونم شنا کنم.
- Can I go out? → میتونم برم بیرون؟
- When I was a kid, I could ride a bike. → وقتی بچه بودم میتونستم دوچرخهسواری کنم.
2. May / Might – احتمال
اینا میان وقتی بخوایم بگیم “شاید”.
May رسمیتره، might غیررسمیتر یا ضعیفتر.
- It may rain today. → ممکنه امروز بارون بیاد.
- I might be late. → شاید دیر کنم.
3. Will / Would – آینده یا فرضی
Will واسه آیندهست.
Would معمولاً برای موقعیتهای فرضی یا مؤدبانه استفاده میشه.
- I will call you later. → بعداً بهت زنگ میزنم.
- I would go if I had time. → میرفتم اگه وقت داشتم.
- Would you like some tea? → چای میل دارین؟ (چقدر مؤدب 😌)
4. Shall / Should – پیشنهاد یا توصیه
Shall بیشتر تو انگلیسی بریتیش شنیده میشه، یعنی “باید بکنم؟” یا یه پیشنهاد مؤدبانه.
Should یعنی “بهتره” یا “توصیه میشه”.
- Shall we go? → بریم؟
- You should study more. → بهتره بیشتر درس بخونی.
5. Must – اجبار یا ضرورت
Must یعنی “حتماً باید”. خیلی قویه.
یعنی اگه نگیش، انگار اون کار واجب نیست!
- You must wear a seatbelt. → باید کمربند ببندی.
- I must finish this today. → باید امروز تمومش کنم.
جمعبندی باحال
افعال مدال دوستای گرامری ما هستن که بدونشون جملههامون بیروح و بیمعنی میشه.
یادت باشه بعد از همهی این مدالها، فعل اصلی بدون to میاد. یعنی نمیگی:
❌ I can to swim
✅ میگی: I can swim
ببین؟ اصلاً چیز پیچیدهای نیست. فقط باید بشناسیشون و چند بار تمرین کنی تا جا بیفته.
کل گرامر زبان انگلیسی در یک صفحه: جملات شرطی:
خب داداش، امروز میخوایم بریم سراغ یه سری جمله که همیشه دنبال “اگر” میگردن!
یعنی جملههایی که میخوان بگن “اگه اینجوری بشه، اونجوری میشه”.
تو انگلیسی به اینا میگن جملات شرطی (Conditional Sentences).
پس اگه آمادهای، بزن بریم ببینیم این “اگهاگهها” چطوری کار میکنن! 😉
اول از همه: فرمول کلی شرطیها چیه؟
تقریباً همهشون از دو قسمت تشکیل شدن:
- بخش شرط (که با if شروع میشه)
- بخش نتیجه (یعنی چی میشه اگه اون اتفاق بیفته)
مثال ساده:
If I study, I will pass.
اگه درس بخونم، پاس میکنم. (آره، به همین سادگی!)
حالا این شرطیها خودشون چهار نوع هستن که هرکدوم یه کاربرد خاص دارن. بریم یکییکی سراغشون.
1. Zero Conditional – حقیقت محض! 😎
این مدل واسه وقتیـه که یه چیز همیشه درست باشه. یعنی هر وقت A اتفاق میافته، B هم میافته. مثلاً قانون طبیعت یا یه اتفاق همیشگی.
فرمول:
If + حال ساده, حال ساده
مثال:
- If you heat water to 100°C, it boils.
اگه آب رو تا ۱۰۰ درجه گرم کنی، میجوشه. (نه امروز، نه فردا؛ همیشه!) - If I don’t drink coffee in the morning, I turn into a zombie.
اگه صبح قهوه نخورم، رسماً زامبی میشم! 🧟
2. First Conditional – آیندهی نزدیک با احتمال بالا 🚀
این یکی واسه وقتیـه که یه کاری ممکنه در آینده اتفاق بیفته، ولی هنوز صددرصد نیست. یه جورایی داریم میگیم: «اگه این کارو بکنی، احتمالاً اون یکی اتفاق هم میافته.»
فرمول:
If + حال ساده, will + فعل
مثال:
- If you study, you will pass the test.
اگه درس بخونی، امتحانو پاس میکنی. - If it rains, we’ll stay home and binge-watch Netflix.
اگه بارون بیاد، میمونیم خونه و نتفلیکس میزنیم تا خود صبح 😍
3. Second Conditional – رویاها و غیرممکنها! 😴
اینو وقتی استفاده میکنیم که داریم درباره چیزایی حرف میزنیم که یا خیلی بعیده، یا کلاً توهمه 😅
مثل اینکه: اگه من بیل گیتس بودم…
فرمول:
If + گذشته ساده, would + فعل
مثال:
- If I had a million dollars, I would buy a private island.
اگه یه میلیون دلار داشتم، یه جزیره واسه خودم میخریدم. (ولی فعلاً تو حسابم صد تومنم نیست 😩) - If I were you, I would dump that toxic friend.
اگه جای تو بودم، اون رفیق سمی رو میذاشتم کنار. (نه که بخوام فضولی کنم 😏)
نکته: تو این مدل معمولاً با همهی فاعلها میگیم “If I were” نه “was”. چون یه جور ساختار رسمی و فرضیه.
4. Third Conditional – حسرت و آه و افسوس! 😔
این دیگه مخصوص وقتیه که یه اتفاق تو گذشته نیفتاده و ما داریم براش آه میکشیم. مثل:
“اگه اون موقع به حرف مادرم گوش داده بودم…”
فرمول:
If + had + pp (قسمت سوم فعل), would have + pp
مثال:
- If I had studied, I would have passed the exam.
اگه خونده بودم، امتحانو پاس کرده بودم. (ولی نخوندم، رفتم سریال دیدم 😅) - If she had told me, I would have helped her.
اگه بهم گفته بود، کمکش میکردم. (ولی نگفت، حالا ناراحته!)
یه مدل خاص: Mixed Conditionals – ترکیب آینده و گذشته 😵
وقتی زمان شرط و نتیجه با هم فرق دارن، مثلاً شرط در گذشتهست، ولی نتیجهاش مربوط به الان یا آیندهست.
مثال:
- If I had slept earlier, I wouldn’t be this tired now.
اگه زودتر خوابیده بودم، الان اینقدر خسته نبودم.
جمعبندی شیرین و فان 🍭
نوع شرطی | فرمول | معنی و کاربرد |
---|---|---|
Zero | If + حال ساده, حال ساده | واقعیتهای همیشگی |
First | If + حال ساده, will + فعل | احتمال بالا در آینده |
Second | If + گذشته ساده, would + فعل | رویاها و فرضیهها |
Third | If + had + pp, would have + pp | حسرت و گذشته |
اگه تونستی تا اینجا بخونی، دمــت گرم! حالا دیگه جملات شرطی برات مثل یه جوکن که هم میفهمیشون، هم باهاشون حال میکنی 😉
انواع جمله در زبان انگلیسی – ساده، مرکب، پیچیده… یه کم مثل زندگی خودمون 😅
خب آمادهای؟
من آماده نیستم…
نه نه، دروغ گفتم… الان آمادهم 😄
امروز قراره با ۳ نوع جمله اصلی آشنا بشیم که تو زبان انگلیسی هی تکرار میشن و اگه بلدشون باشی، جملههات یهویی از سطح «من تُرکی بلدی» میره تا سطح «شکسپیرِ عصر دیجیتال». پس بزن بریم! 🚀
1. Simple Sentence – جمله ساده (همون یار همیشه وفادار)
اینا همون جملههای گل و گلاب هستن که فقط یه فاعل دارن و یه فعل.
در واقع یه پیام ساده رو میرسونن و تموم.
فرمولش:
فاعل + فعل (+ بقیه چیزا مثل مفعول، قید و…)
مثال:
- I love pizza. 🍕
- She works at night. 🌙
- We are tired. (و راستش حقم داریم 😴)
نکته: اینا سادهن، اما اصلاً به معنای بیخاصیت بودن نیستن. گاهی یه جمله ساده، کاری میکنه که ده تا جملهی ادبی نمیکنه!
2. Compound Sentence – جمله مرکب (وقتی دو تا جمله ساده میرن تو یه کافه با هم آشنا میشن 😍)
اینا جملههایی هستن که از دو یا چند جملهی ساده ساخته شدن که با یه حرف ربط همپایه مثل and
, but
, or
, so
, for
, yet
, nor
به هم وصل میشن.
فرمولش:
Simple Sentence + coordinating conjunction + Simple Sentence
مثال:
- I was hungry, so I made a sandwich. 🥪
(گرسنه بودم، پس یه ساندویچ ساختم.) - She loves dogs, but she’s allergic to them. 🐶
(سگها رو دوست داره، ولی آلرژی داره.)
این جملهها ترکیب جذابی از دو ایدهی مستقل هستن. یه جورایی مثل دو نفر مستقل که با هم میان یه پروژه بزنن!
3. Complex Sentence – جمله پیچیده (وقتی زندگی قاطی پاتی میشه و نیاز به جملههای فلسفی داریم 😵)
خب رسیدیم به اون دسته جملههایی که یه دونه جمله اصلی دارن و یه یا چندتا جمله وابسته که بدون اصلیه، نصفه و نیمه میمونن. اینجا از حرف ربطهای وابستهساز مثل because
, although
, while
, if
, when
و غیره استفاده میکنیم.
فرمول:
Main Clause + Subordinate Clause
یا برعکس:
Subordinate Clause + , + Main Clause
مثال:
- Because I was late, I missed the meeting. 😬
(چون دیر کردم، جلسه رو از دست دادم.) - I’ll call you when I get home. 📱
(وقتی رسیدم خونه بهت زنگ میزنم.)
جملههای پیچیده، انگار که یه داستان کوچولو تو خودشون دارن. یه بخشش مهمه (main clause)، یه بخشش توضیح اضافی یا دلیل یا نتیجهس (sub clause).
+ یه دسته دیگه: Imperative Sentences – جملات دستوری (وقتی مامانمون با صدای بلند میگه: مشقاتو بنویس! 😡✏️)
جملههاییـن که توش کسی به کسی یه کاری رو میگه بکنه یا نکنه. فاعلش معمولاً همون «تو» هست که گفته نمیشه.
مثال:
- Sit down!
- Don’t touch that!
- Please be quiet. (این یکی مؤدبشه 😇)
جملههای امری، خیلی کار راهاندازن، مخصوصاً وقتی حوصله توضیح نداری! فقط بگو و تموم.
یه جدول جمعبندی خفن و دمدستی:
نوع جمله | چی داره تو دلش؟ | مثال بانمک |
---|---|---|
Simple | یه فاعل و یه فعل | I need coffee. |
Compound | دو جمله مستقل + حرف ربط همپایه | She was tired, but she kept working. |
Complex | جمله اصلی + جمله وابسته (با because, if…) | If you call me, I’ll answer. |
Imperative | دستور مستقیم یا غیرمستقیم به کسی | Wash the dishes! 🙃 |
خب حالا چی کار کنیم با اینا؟
✍️ چند تا جمله ساده بساز.
🎯 بعد یه دونه مرکب بساز.
🧩 بعدش یه جمله پیچیده.
😈 و آخر سر یکی هم دستور بده به دنیا (یا حداقل به گربهت).
مجهول در زبان انگلیسی – وقتی فاعل خستهست و نمیخواد کاری کنه 😴
خب آمادهای؟
من که یه کم خوابم میاد… ولی باشه، بزن بریم 😅
(نه نه، الان جدی آمادهام… وایتسا 1001- 1002-1003 خب بریم)
اول بگیم اصلاً «مجهول» چیه؟
تو فارسی هم داریم:
«من کیک پختم» → معلوم (من پختم)
«کیک پخته شد» → مجهول (کی؟ معلوم نیست… شاید من، شاید مامانم، شاید سرآشپز هتل همای مشهد 🍰)
تو انگلیسی هم همینطوره.
تو جمله معلوم، فاعل کاری انجام میده.
تو جمله مجهول، تمرکز میره رو کاری که انجام شده، نه اون کسی که انجامش داده.
فرمول ساخت جمله مجهول (Passive Voice)
ساختار کلی:
فاعل جدید (که همون مفعول جمله معلومه) + فعل to be (تغییر میکنه با توجه به زمان) + شکل سوم فعل (Past Participle)
جمله معلوم:
Ali wrote the letter.
(علی نامه رو نوشت.)
جمله مجهول:
The letter was written (by Ali).
(نامه نوشته شد – توسط علی.)
Ali خسته بود، گفت من نمیخوام جلو باشم. بذار نامه خودش بدرخشه! 🤷♂️
حالا بریم تو زمانهای مختلف (قول میدم نترسی 😌)
حال ساده:
Active: People speak English here.
Passive: English is spoken here.
گذشته ساده:
Active: She cleaned the room.
Passive: The room was cleaned.
حال کامل:
Active: They have finished the project.
Passive: The project has been finished.
آینده ساده:
Active: He will bake a cake.
Passive: A cake will be baked.
حال استمراری:
Active: They are watching a movie.
Passive: A movie is being watched.
ببین چقدر راحت بود؟ فقط یه کم مثل لگو ساختن بود، هر قطعه میره سر جاش!
کی از مجهول استفاده میکنیم؟
خب اینم مهمه! چون هر چیزی که بلدی، باید بدونی کِی و چرا ازش استفاده کنی.
- فاعل مهم نیست یا معلوم نیست:
- My bike was stolen! (کی دزدید؟ نمیدونیم 😭)
- فاعل واضحه و نیازی به گفتنش نیست:
- The homework was corrected. (معلم که تصحیح میکنه دیگه!)
- میخوای رسمی و مودب باشی:
- Your order has been shipped. (همون جمله معروف فروشگاههای آنلاین 😎)
خب، تا اینجای کار با مجهول یه دوستی ساده بستیم. از این به بعد هر وقت خواستی حرفهایتر بنویسی، یا چیزی رو formalتر بگی، فقط کافیه یه کم بزنی به جادهی Passive Voice.
انواع صفت در زبان انگلیسی – اونایی که قبل از اسم، ژست میگیرن 😎
صفتها تو زبان انگلیسی کلماتی هستن که دربارهی یه چیز (اسم) اطلاعات بیشتری بهمون میدن.
یعنی چی؟ یعنی مثلاً نمیگیم فقط “کتاب”… میگیم: کتاب قشنگ، کتاب سنگین، کتاب قدیمی
توی انگلیسی هم همین کار رو میکنیم.
1. صفات توصیفی (Descriptive Adjectives)
اینا همون صفتهایی هستن که چیزی رو توصیف میکنن.
مثلاً میگن یه چیز چه رنگیه، چه شکلیه، چقدر بزرگه یا چه حسی داره.
مثالها:
- big
- beautiful
- cold
- blue
- old
مثال در جمله:
- She has a beautiful voice.
- It’s a cold day.
2. صفات مقداری (Quantitative Adjectives)
اینا دربارهی مقدار یا تعداد چیزی حرف میزنن. مثلاً چندتاست؟ چقدر ازش هست؟
مثالها:
- some
- many
- few
- much
- a lot of
مثال در جمله:
- I have many friends.
- There is some water in the glass.
3. صفات ملکی (Possessive Adjectives)
وقتی میخوایم بگیم یه چیز مال کیه، از اینا استفاده میکنیم. همون my، your، his و بقیه دوستاشون.
مثالها:
- my
- your
- his
- her
- our
- their
مثال در جمله:
- This is my car.
- Their house is big.
4. صفات اشاره (Demonstrative Adjectives)
اینا اوناییان که انگشت اشارهشون همیشه در حال کاره 😆
میخوان نشون بدن “کدوم یکی”.
مثالها:
- this
- that
- these
- those
مثال در جمله:
- This book is interesting.
- I don’t like those shoes.
5. صفات پرسشی (Interrogative Adjectives)
وقتی میخوایم دربارهی یه اسم سؤال بپرسیم، اینا میان وسط.
مثالها:
- which
- what
- whose
مثال در جمله:
- Which movie do you want to watch?
- Whose phone is this?
6. صفات عددی (Numeral Adjectives)
اینا صاف و پوستکنده، تعداد یا ترتیب رو نشون میدن.
دو نوع دارن:
- عدد اصلی (Cardinal): one, two, ten
- عدد ترتیبی (Ordinal): first, second, tenth
مثال در جمله:
- I have two cats.
- This is the first time I’ve been here.
حالا که تا اینجای صفات اومدیم، دیگه حیفه نریم سراغ صفتهای Comparative و Superlative — همونهایی که همیشه خودشونو با بقیه مقایسه میکنن 😎
خب کمربندتو ببند، چون قراره بریم سر یه بخش جذاب و رقابتی!
(من آمادهام… تو چی؟ اگه نه، یه لیوان آب بخور، برمیگردیم 😄)
صفتهای Comparative و Superlative – وقتی صفتا با هم کلکل میکنن 💪🏆
📌 اول بگیم چیچی هستن؟
✨ Comparative (صفت تفضیلی):
وقتی میخوایم دو تا چیز رو با هم مقایسه کنیم، از اینا استفاده میکنیم.
یه جوری میگیم که: “این از اون بزرگتره / سریعتره / خوشگلتره…”
✨ Superlative (صفت عالی):
وقتی یه چیز بین همه چیزا بهترینه، سریعترینه، قویترینه، از این استفاده میکنیم.
یعنی دیگه میخوای طرفو ببری رو سِن و جایزه بدی 😁
خب حالا چطوری ساخته میشن؟
اگر صفت کوتاه باشه (یعنی یه سیلابی مثل tall, fast, small):
- Comparative: صفت + er →
- taller, faster, smaller
- Superlative: the + صفت + est →
- the tallest, the fastest, the smallest
مثال:
- Ali is taller than Reza.
- Sara is the fastest runner in the class.
اگر صفت بلند باشه (دو سیلابی یا بیشتر مثل beautiful, expensive):
- Comparative: more + adjective →
- more beautiful, more expensive
- Superlative: the most + adjective →
- the most beautiful, the most expensive
مثال:
- This dress is more expensive than that one.
- She is the most talented singer here.
👀 نکتههای ریز اما مهم:
بعضی از صفتها بیادبن! یعنی بیقاعدهن 😤
صفت | Comparative | Superlative |
---|---|---|
good | better | the best |
bad | worse | the worst |
far | farther / further | the farthest / the furthest |
مثال:
- This pizza is better than the last one.
- That was the worst movie I’ve ever seen! 🎬
🎉 یه نکته فان و کاربردی:
اگه بخوای از صفت استفاده کنی ولی نگی دقیقاً از کی بهتره، میتونی همینجوری بگی:
- I feel better today.
- This book is more interesting.
(یعنی از دیروز؟ از کتاب دیگه؟ مهم نیست، خودت میدونی 😎)
خب، اینم از صفتهایی که همیشه در حال مقایسهن و دوست دارن بگن کی از کی بهتره و کی “تاپ” ماجراست!
قیدها در زبان انگلیسی – اینا همون بچههای شیطونن که همه جا سرک میکشن! 🕵️♂️
قید یا Adverb، اون کلمهی باحاله که میاد و یه کاری میکنه جملهت کاملتر، دقیقتر و گاهی هم پرحرفتر بشه 😄
قیدا معمولاً توضیح میدن که چجوری؟ کِی؟ کجا؟ چقدر؟ چرا؟
یعنی قیدا به جای اینکه خودشون ستاره باشن، نورافکن دستشونه میتابونن رو بقیه!
🎯 قیدها معمولاً روی چی اثر میذارن؟
روی اینا:
- فعل (She runs fast.)
- صفت (It’s very cold.)
- یه قید دیگه (He speaks too quickly.)
- یا حتی کل جمله (Honestly, I don’t like it.)
انواع قید (Adverb):
1. قید چگونگی (Adverbs of Manner)
میگه کار چطوری انجام شده. با احساس، با خشونت، با عشق؟ 😁
مثال:
- She sings beautifully.
- He drives carefully.
2. قید زمان (Adverbs of Time)
وقتی میخوای بگی کِی اتفاق افتاد، اینا میان وسط.
مثال:
- I saw her yesterday.
- He’ll call you soon.
(به زودی… یعنی هر وقت یادش بیاد!)
3. قید مکان (Adverbs of Place)
نشون میدن کجا اتفاق افتاد.
مثال:
- Come here.
- He looked everywhere.
4. قید میزان (Adverbs of Degree)
این بچهها میزان چیزی رو نشون میدن.
خیلی؟ یه ذره؟ تا ته تهش؟ 😄
مثال:
- I really like this movie.
- It’s too hot today.
- She’s quite smart.
5. قید تکرار (Adverbs of Frequency)
میگه یه چیزی چند بار اتفاق میافته. از “همیشه” تا “هیچ وقت” با اینا کار داریم.
مثال:
- I always forget my keys. (همیشه! مثل یه مهارت 😅)
- He never eats breakfast.
- We sometimes go out on Fridays.
6. قیدهای تأکیدی و جملهای (Sentence Adverbs)
اینا کل جمله رو تو مشتشون میگیرن. یه نظر کلی میدن، یا تأکید میکنن.
مثال:
- Honestly, I didn’t like the food.
- Fortunately, no one was hurt.
- Probably, it’ll rain today. (یعنی چترتو وردار ولی امیدوار باش!)
🎈 یه نکته کاربردی:
خیلی از قیدها با -ly ساخته میشن.
مثل: quick → quickly، sad → sadly
اما همیشه نه! مثلاً fast قیده ولی -ly نداره. (شاخ بازی در میاره دیگه 😎)
خب، اینم از قیدها — کوچیک ولی پرکاربرد!
یهجوری وسط جملهها میپرن که انگار میخوان بگن:
“بذار منم یه چیزی بگم، فقط یه ذره جملهتو جذابتر کنم!” 😄
نقل قول در زبان انگلیسی – وقتی قراره حرف یکی دیگه رو بندازی گردن اون بنده خدا 😁
نقل قول یا همون Reported Speech و Direct Speech، یه بخش خفن از گرامره که بهت اجازه میده بگی فلانی چی گفت، چی پرسید یا چی دستور داد… بدون اینکه طرف رو با خودت بیاری 😎
اول از همه: دو مدل داریم!
1. 🗣️ Direct Speech (نقل قول مستقیم)
یعنی دقیقاً همون چیزی که طرف گفت رو عیناً مینویسی.
با گیومه (quotation marks) و با دقت کامل!
مثال:
Ali said, “I am hungry.”
(یعنی دقیقاً همون لحظه اینو گفته، با همون لحن گرسنه!)
2. 🧠 Reported Speech (نقل قول غیرمستقیم)
وقتی میخوای بگی علی چی گفت، بدون اینکه لازم باشه داد بزنی:
“I am hungry!” 😅
مثال:
Ali said that he was hungry.
(خب یه خورده مودبتر و روایتگونهتر شد، نه؟)
🎯 تغییرات مهم تو نقل قول غیرمستقیم:
⏰ زمانها عقب میکشن:
Direct Speech | Reported Speech |
---|---|
“I am tired.” | He said he was tired. |
“I went home.” | She said she had gone home. |
“I will call you.” | He said he would call me. |
“I can help.” | She said she could help. |
چرا اینطوری میشه؟ چون داریم یه چیزی رو بعداً تعریف میکنیم، پس زمانش عقب میره، خیلی شیک و مجلسی!
🧃 سوالا چی میشن؟ (Reported Questions)
سوال مستقیم → پرسشی
سوال غیرمستقیم → جملهای!
Direct:
She asked, “Where are you going?”
Reported:
She asked where I was going.
(نمیگیم “was I going?” چون دیگه سوال نیست، داره گزارش میده!)
اگر سوال yes/no باشه:
Direct: “Do you like pizza?”
Reported: He asked if I liked pizza. 🍕
دستورات و درخواستها:
اینجا از فعلای خاصی مثل tell و ask استفاده میکنیم.
Direct:
“Close the door!”
Reported: He told me to close the door.
Direct:
“Please help me.”
Reported: She asked me to help her.
(یعنی هم مودبتر، هم خونسردتر!)
🧠 یه نکته خفن و آخرش:
اگه جملهت هنوز تازهست و نقل قول “همین الآن” اتفاق افتاده، لازم نیست زمانها رو عقب بکشی!
مثلاً:
She says, “I’m tired.”
→ She says she is tired.
(چون داره همین الآن میگه)
خب، اینم از نقل قولها – بخشی که تو داستانها، فیلمها، و حتی چتهات کلی به درد میخوره!
حالا دیگه میتونی راحت بری بگی:
“فریبرز بهم گفت که گرامر آسونه، فقط باید باهاش حال کنی!” 😎
دیدگاهتان را بنویسید